رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

رهای من

دوماهگی قند عسلم مبارک

حالا دوروزه که از دو ماهگی رها کوچولوی من می گذره ... دوروزپیش همزمان با دو ماهگیش واکسن سه گانه و فلج اطفالشو زدوهمین باعث شدکه تو این یکی دوروزه خیلی اذیت بشه. شب اول که اصلا نخوابید و تبش خیلی بالا بود طوری که مجبور شدیم پاشویه اش کنیم.جای واکسنش هم خیلی درد می کرد وهربار که پاشو تکون می داد به شدت گریه اش می گرفت . جدای این دوسه روز کلا اوضاعش خوبه و مامانشو زیاد اذیت نمی کنه .فقط اگه به جای روزا شبا می خوابید خیلی بهتر می شد.به هرحال هرروز که میگذره بیشتر داره با دنیای اطراف ارتباط برقرار می کنه .حالا می تونه صداهایی با دهنش دربیاره و وقتی باهاش حرف می زنیم بهمون می خنده و خودشو واسه مامان و باباش شیرین می کنه ...واقعا قبل از تو چطوری...
14 بهمن 1390

حالا تكانهاي ريز تو در من...

    حالا من و تو با هم هفته بيست را هم تمام كرده ايم و از امروز بايد به ماه ششم سلام كنيم ...بيست هفته با هم ...باورت مي شود رهاي من ؟ حالا تو يك اسم زيبا هم داري ...بالاخره من و بابايي روي اين اسم توافق كرديم ...خوشت مي آيد ؟ اميدوارم تو هم دوستش داشته باشي ...كاش مي شد با هم يك قراري بگذاريم مثلا تو بايكي از تكان هاي ريز و كوچولوت كه تازه تازه دارد تمام تنم را خوشبخت مي كند به من علامت بدهي .به هرحال اين هم يكي از همان انتخاب هاست كه ريسك خودش را دارد ...ما سعي كرديم تمام جوانب را درنظر بگيريم ...حالا تا ببينيم تو زيبا چه فكر مي كني... ...
1 بهمن 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رهای من می باشد